Title
|
اثر تمرینات قدرتی بر تغییرات قند خون ناشتا و برخی فاکتورهای تنفسی در زنان مبتلا به دیابت نوع.
|
Type of Research
|
Presentation
|
Keywords
|
دیابت نوع 2، تمرینات قدرتی، حجم های ریوی، شاخص های آنتروپومتریک، فاکتورهای تنفسی.
|
Abstract
|
فعالیت بدنی منظم خطر مرگ و میر در افراد مبتلا به دیابت را کاهش داده و از بروز عوامل ایجاد کننده بیماری های قلبی و عروقی جلوگیری می نماید. به همین منظور مطالعـه حاضـر بـا هـدف بررسـی اثـر تمرینات قدرتی بر برخی شاخص های آنتروپومتریک و فاکتورهای قلبی تنفسی در زنان دیابتی نوع 2 صورت گرفت.
تحقیق حاضر به صورت نیمه تجربی انجام شد. جامعه آماری آن شامل بیماران زن دیابتی مراجعه کننده به کلینیک دیابـت بیمارسـتان گیل رشت می باشد که بعد از یک فراخوان عمومی برای انجام پژوهش،20 نفر از زنان دیابتی نوع 2 با ویژگی های میانگین سنی 2/5±49 سال، 47/25 BMI=و قند خون ناشتای 5/27±25/151میلی گرم بر دسی لیتر که شرایط ورود بـه مطالعه را داشتند، به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه 10 نفره (تمرینـات قـدرتی و کنتـرل) تقسـیم شـدند.24 ساعت قبل از پیش آزمون و 24 ساعت بعد از پس آزمون مقادیر قند خون ناشتا، شـاخص هـای آنتروپومتریـک، VO2max، حجم های ریوی (FVC) و( FEV1) اندازه گیری شد. برای تحلیل تغییرات شاخص ها از روش آماری T-Test و نرم افزار SPSS21 با سطح معنی داری 05/0≥ P استفاده شد.
نتایج نشان داد که کاهش معنی داری در میانگین نسبت دور کمر به دور لگن (027/0=P) و تفاوت معنی داری در مقادیر VO2max (035/0=P)، درصدچربی بدن (039/0=P) و نسبت دورکمر به دور لگن (027/0=P) بین دو گروه وجود دارد. ولی در مقادیر حجم های FVC ( 895/0P=) و FEV1 (179/0=P) بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. همچنین در مقایسه پیش و پس آزمون مقادیر قند خون ناشتا در گروه تجربی از 5/27± 25/151 به 35/0± 57/139 کاهش یافت که این کاهش معنی دار نبود (07/0p= ) و همین طور در بین گروه ها هم تفاوت معنی داری در قند خون آنها مشاهده نشد (372/0p=).
با توجه به یافته های مطالعه حاضر، به نظر می رسد تمرینات قدرتی می تواند روش مؤثری در بهبود شاخص های آنتروپومتریک و VO2max در بیماران دیابتی نوع 2 باشد به طوری که برای افزایش حجم های ریوی و تغییر محسوس در مقادیر قند خون نیاز به تمرینات با شدت بالا و طولا نی مدت در کنار تمرینات مقاومتی ضروری به نظر می رسد.
|
Researchers
|
Narjes Sedighi (First Researcher)، Karim Salehzadeh (Second Researcher)
|