Abstract
|
زمان، حول تکراری دوره ای و بی نهایت آفرینش و انحلال کیهان است؛ بطوریکه چرخه زمان به-صورت دورانی پایان می یابد و دوباره، در تفکر اصیل هندویی زمان عبارت است از یک حقیقت مطلق یا "ابدیتی دائم الحاضر" که با فضای مطلق واحد تفکیک ناپذیری را تشکیل می دهد(شایگان، همان، ص 39). به نظر می رسد که این تفسیر از زمان، تا حدی فهم کیهانشناسی هندویی را از کیهان شناسی ادیان تاریخی( یهودیت، مسیحیت و اسلام ) متمایز می کند ( Birx, p:606).
در سنت هندویی، زمان تحت عنوان کاله(kala) شناخته می شود. کاله در زبان سنسکریت به معنای زمان، زمان مرگ، لحظه ای از زمان، حساب کردن، شمردن، موقع یا فصل، تقدیر و قضا و قدر می باشد (دارالشکوه، 1340، ص 545). البته شایان ذکر است که تنوع مکاتب فکری گوناگون در سرزمین هند، از عللی است که باعث شده از مسئله زمان ، تفاسیر مختلفی ارائه شود. برای مثال، در اوپانیشادها، زمان با معرفت نسبت پیدا می کند؛ چرا که در این رساله ها زمان با برهما یکی دانسته می شود؛ "هر که زمان را برهما دانسته، مشغول شود او از قید زمان بیرون است"(میتری اوپانیشاد، پرپاتاکای چهارم، بند چهارم). دستیابی به منشاء قدسی زمان و پیوستن به آن زمان آغازین، در تفکر اوپانیشادی، در واقع به منزله حضور معرفت انسان است و بدین طریق انسان از بند سمساره رهایی یافته ، در قلمروی قدسی و جادویی قرار می گیرد( شایگان، 1383، ص151).
|