Title
|
مفهوم شناسی واژۀ هنر در عرفان با تکیه بر شعر حافظ
|
Type of Research
|
Article
|
Keywords
|
هنر، عرفان، بافت، حافظ، شعر
|
Abstract
|
واژۀ هنر در متون کهن در معانیِ گوناگونی به کار رفته و در تمام انواع متون ادبی هر صفت و مفهومی که جنبۀ مثبت داشته با عنوان هنر بیان شده است. این واژه در حماسه در بافتها و موقعیتهای مختلف بر هر عمل و صفتی که دارای ارزش و در ارتباط با آیین پهلوانی و حماسی بوده، اطلاق شده است. در آثار تعلیمی و غنایی نیز هرگاه شاعران و نویسندگان میخواسته اند مفهومی را برجسته جلوه دهند، آنرا هنر نامیده اند. حال چه واژۀ هنر را در متون کهن به معنای فضیلت بگیریم یا به معنای امروزین آن، مفاهیمی که از این واژه برداشت میشود ناشی از خودِ واژه نیست، بلکه گوناگونیِ معناییِ آن نتیجۀ بافتِ موضوعی است. ظرفیت و ماهیّت این واژه به گونه ای بوده که آن را برای هر معنایی به کار گرفته اند. در عرفان هم واژۀ هنر علاوه بر معانی رسمی و عامی که در غیرِ عرفان نیز وجود دارد، برای معانیِ خاصی که شاعرانِ عارف مدّنظر داشته اند، به کار رفته است. در شعر حافظ هنر در چند معنا به کار گرفته شده است: 1. عشق. 2. رندی. 3. نظربازی و دیگر مفاهیمی که در عرفان مهّم اند و هنر دانسته شده است. امّا مهمترین نکتۀ موردِ بحث در شعر حافظ، اطلاق هنر به عمل سیر و سلوک و اشاره به عارفان با عنوان «اهل هنر» است. در این نوشتار نخست اشاره ای به واژۀ هنر در متون کهن میشود سپس معنای خاصّ آن در شعر حافظ مورد بررسی قرار میگیرد.
|
Researchers
|
Heydar Qolizaadeh (First Researcher)، farhad mohammadi (Second Researcher)
|