Title
|
جغرافیای ملکوتی و اوقات عرفانی
|
Type of Research
|
Article
|
Keywords
|
ادبیات نمادین؛ جغرافیای ملکوتی؛ اشراق؛ وقت؛ رساله الطیرها
|
Abstract
|
زبان رمزی و نمادین روایات و تمثیلهای عرفانی علاوه بر انتقال شبکهای از مفاهیم قدسی و تجریدی، مملو از تصاویر عینیِ مجردی است که ملکوت را با صورتهای زمینی توصیف میکند. گرچه اصل اساسی لامکان و لازمان در مباحث جهانهای بالاتر از فلک قمر، یعنی عالم ملکوت و بالاتر، همواره مورد توجه عرفا بودهاست اما در برخی از رسایل فلاسفه اشراق گرا مانند ابنسینا یا عرفای اشراقی مانند سهروردی یا متکلمان عرفان گرا مانند امام محمد غزالی، زبان رمز و نماد در ترسیم جغرافیای ملکوتی و جزئیات آن، کارآمدتر از نظریههای خشک فلسفی و کلامی عمل کرده است؛ حتی بخشی از تمثیلهای جغرافیای ملکوتی با آیات قرآن، اشارات عهدین، روایات مذاهب و روایات ملّی و اسطوره ای نیز همخوانی دارد. اگرچه تئوری جغرافیای ملکوتی در نظریههای دینی، فلسفی و عرفانیِ لامکان و لازمان محل یقین علما و فلاسفه است اما در جهان شناسی عرفانی جهت دیگری را معرفی میکند؛ جغرافیایی که دقیقاً در دل لامکان واقع شدهاست و زمان های آن همه بر مدار لازمان است. رسالهالطیرهای موجود در ادبیات عرفانی و برخی دیگر از رسائل رمزی یا نمادین، در ارائه تصویر جغرافیای ملکوتی برای سالکان حقیقت همواره جذابیت فکری و هنری داشتهاست و آنان را به سرزمینی دعوت کردهاست که در جهت شناسی جغرافیاییِ قدسی، میتواند شمال، مشرق یا حتّی غرب باشد.
|
Researchers
|
Rahman Moshtaghmehr (First Researcher)، Vida Dastmalchi (Second Researcher)
|