Abstract
|
اخلاق فلسفی که ریشه در اندیشه های یونانی دارد، با تأمّل و اندیشه ورزی متفکران مسلمان بویژه ابن سینا توسعه یافته و بر غنای آن افزوده شده است. ابن سینا به پیروی از افلاطون در تقسیم قوای نفس آدمی به ناطقه، غضبیه و شهویه و فضایل چهارگانه او، فضایل و رذایل اخلاقی و غایت آن را بر اساس مبانی فلسفی خود تبیین نمود. غایت اخلاق در نظر ابن سینا کمال عقل عملی است که به معنای حصول ملکه اعتدال است. حصول ملکه اعتدال کمالِ متوسط و مقدمه برای رسیدن به کمال عقل نظری است و کمال عقل نظری از دید وی دارای مراتبی است که عالی ترین مرتبه آن اتصال با عقل فعال است. سعادت انسان در کمال عقل نظری و عقل عملی است و راه رسیدن به آن سعادت، تکمیل جوهر نفس و تزکیه علمی و عملی آن با علم به حق تعالی و قصد قربت به خدا در انجام اعمال، و ایجاد فضایل اخلاقی شرعی و عقلی در نفس می باشد. انسان ها به اعتبار تحصیل مراتب کمال در جنبه عقل عملی و عقل نظری دارای مراتب مختلف سعادت می گردند و کمال نهایی نفس انسان در آخرت پدید می آید که اعلی مرتبه آن رسیدن به مقام قرب الهی است.
|