Abstract
|
ااختلال طیف اوتیسم یک اصطلاح کلی است که طیفی از آسیب های عصبی- رشدی در دو جنبه بنیادی را در بر می-گیرد. آسیب در رشد ارتباطی و اجتماعی و همچنین الگوهای رفتاری، علایق و فعالیت های محدود، تکراری و کلیشه ای است (Autism Spectrum Disorder, 2013). ناتوانی کودکان دارای اختلال اوتیسم در ابراز رفتارهای اجتماعی و ارتباطی، شدیدتر و متفاوت تر از دیگر کودکان مبتلا به ناتوانی های رشدی است (Bluth, Roberson, Billen and Sams, 2013). همچنین، شواهد نشان دهنده ی پیشرفت سریع این اختلال است (Gould, Tarbox and Coyne, 2017). در ایران، اگرچه آمار دقیقی به صورت رسمی گزارش نشده است؛ ولی در پژوهشی میزان شیوع فعلی اختلال را در کودکان 5 ساله ایرانی 6/16 در ده هزار نفر گزارش کرده اند (شیرالی نیا، عبدللهی موسی و خجسته مهر، 1396). بنابراین، با توجه به این آمار و افزایش پیشرفت سریع اختلال، این اختلال عصبی رشدی نیاز به توجه ویژه ای دارد. در مورد علل پیدایش مشکلات کودکان اوتیسم، فرضیه هایی همچون فرضیه کارکردهای اجرایی مطرح شده است. فرضیه کارکردهای اجرایی به تظاهر نقایص اولیه در کنترل اجرایی بر روی رفتار می پردازد (خدابخشی، ملک پور و عابدی، 1394). کارکردهای اجرایی به مجموعه ای پیچیده از عملکردهای مغزی، همچون طرح ریزی عمل، حفظ سطوحی از تحریک شناختی، تمرکز روی تکلیف و جابه جایی توجه، مشاهده سطح عملکرد، استفاده از بازخورد، بی-توجهی به زمینه خارجی و انعطاف پذیری در فعالیت سازشی برای تغییرات در محیط اشاره دارد (Corbett, Constantine, Hendren, Rocke and Ozonoff, 2009). این اصطلاح شامل توانایی های همچون برنامه ریزی، حافظه کاری، انعطاف پذیری شناختی، شروع پاسخ، بازداری پاسخ، کنترل تکانه و نظارت بر عمل است (Stuss and Knight, 2002).
|