Research Specifications

Home \نقش بدتنظیمی هیجانی و تحریف ...
Title نقش بدتنظیمی هیجانی و تحریف های شناختی در پیش بینی اختلالات جسمانی سازی
Type of Research Thesis
Keywords بدتنظیمی هیجانی، تحریف های شناختی، اختلالات جسمانی سازی.
Abstract طبق راهنمای تشخیصی و اماری اختلالات روانی ( DSM-5) اختلال علایم جسمانی گروه شایعی از اختلالات می باشد که در آنها علایم و نشانه های جسمانی را نمی توان با استدلال بالینی تبیین کرد. این اختلالات باعث مراجعات مکرر بیماران به مراکز مراقبت های اولیه و دریافت مراقبت های نامناسب میگردد. این گروه تشخیصی شامل علایم فیزیکی است که حداقل شش ماه طول میکشد و منجر به اخلال در زندگی روزمره می شود. افکار مزاحام در مورد یک بیماری خاص و یا نگرانی بیش از حد در مورد بیماری، ممکن است باعث صرف بیش از حد انرژی و زمان برای پیگیری این علایم شود. اختلالات جسمانی سازی منجر به نگرانی افراطی در مورد سلامت میگردد و تفسیرهای نادرستی در مورد حس های بدنی را به همراه دارد (انجمن روانپزشکی آمریکا ، 1398). شیوع اختلالات جسمانی سازی در جوانان حدود 21 - 11 درصد، در بالغین 20 - 10 درصد و در سالمندان 13 – 5/1 درصد تخمین زده می شود. در ایران اختلالات اضطرابی و جسمانی سازی بیشترین شیوع را دارد؛ به گونه ای که شیوع آزمون مثبت اختلال جسمانی سازی در مطالعه نوربالا و همکاران در سال 1396، 08/29 درصد گزارش شده است. این بیماران خدمات متعدد پزشکی دریافت می کنند که بار اقتصادی سنگینی را بر جامعه تحمیل می نماید. بنابراین، به کارگیری راهکارهای ویژه ای جهت کاهش علایم و نشانه های این بیماران به منظور کاهش هزینه های مراقبت های بهداشتی لازم است (ابراهیمی، میرشاهزاده و ادیبی، 1397). تصویر برداری مغزی نشان می دهد که در بیماران داری اختلال علایم بدنی قسمت کورتکس حرکتی اوهیه و تکمیلی با افراد عادی تفاوت دارند و با توجه به اینکه این قسمت در زمینه درد و کنترل هیجانات نقش ایفا می کند، به نظر می رسد یکی از عواملی که می تواند در زمینه اختلالات جسمانی سازی موثر با شد، تنظیم هیجان ا ست که تا به حال توجه اندکی به آن شده ا ست. تنظیم هیجان به دسته ای از فعاهیت ها اشاره دارد که به فرد اجازه می دهد تا ماهیت و جهت پاسخ های هیجانی خود را مورد نظارت، ارزیابی و تغییر قرار دهد تا بتواند اهداف خودر ا دنبال کند و واکنش مناسبی به درخواست های محیطی نشان دهد. در این راستا گروس (2002) دو راهبرد اساسی تنظیم هیجان را معرفی نموده است که شامل ارزیابی مجدد شناختی و سرکوبی هیجانی است. ارزیابی مجدد شناختی یعنی چارچوب دهی مجدد به ادراک که موجب می شود تا تاثیر
Researchers (Student)، Fakhrossadat Ghoreyshi Rad (Primary Advisor)، ezzatollah ahmadi (Advisor)