|
Abstract
|
واضح است که کار نه تنها منبع رضایت و وضعیت اقتصادی-اجتماعی است بلکه استرس نیز دارد. در تقابل شدید با استرس ناشی از زندگی شخصی یا محیط زندگی ، کنار آمدن با استرس شغلی دشوار است ، زیرا معمولاً اقدامات زیادی برای اصلاح محیط شغلی وجود ندارد . در حقیقت ، هیچ رویداد استرس زای عمده ای برای تولید استرس شغلی لازم نیست. انباشته شدن رویدادهای جزئی روزمره (دردسرها) می تواند استرس قابل توجهی ایجاد کند (Chamberlain & Zika, 1990). کسانی که با یک محیط کار بسیار پرتنش روبرو هستند ممکن است سطح بالاتری از اضطراب ، عصبانیت ، اختلالات رفتاری و علائم افسردگی را نشان دهند.
با توجه به اینکه معلمان دارای مسئولیت های مختلفی هستند ازجمله مدیریت کلاس ، برنامه ریزی درس ، آماده سازی کلاس ، ارزیابی دانش آموزان و مدیریت منابع، تدریس به عنوان یک حرفه سخت و چالش برانگیز در نظر گرفته می شود. علاوه بر این ، معلمان مرکز کانونی تعاملات با والدین ، دانش آموزان خود و دیگر دانش آموزان و سایر معلمان هستند (Lazarus, 2006). اثرات استرس مربوط به شغل می تواند بسیار جدی باشد و ممکن است شامل مشکلات روانی ، افسردگی ، عملکرد و انگیزه پایین ، غیبت یا خستگی باشد که در نهایت استعفا از شغل منجر می شود. نتایج استرس مربوط به کار معلمان جدی است و ممکن است منجر به میزان بالای جابجایی کارمندان در مدارس شود.
تأثیر استرس شغلی و ارتباط آن با معلمانی که این حرفه را ترک می کنند نگرانی فزاینده ای است (Brunsting, Sreckovic, & Lane,2014). استرس به عنوان یک تجربه هیجانی ناخوشایند همراه با احساس اضطراب ، عصبانیت ، ناامیدی و تنش و مرتبط با دلایل خاص محیطی تعریف می شود. استرس در معلمان آشکار می شود و به طور قابل توجهی بر احساس کارآیی ، رضایت شغلی ، فرسودگی شغلی ، مشارکت دانش آموزان و سلامت جسمی آنها تأثیر می گذارد (Kyriacou, 2001). اخیراً ، گرینبرگ ، براون و ابناولی (2016) چهار منبع اصلی استرس معلم را ثبت کرده انداین منابع عبارتند از: الف) سازمان مدرسه (به عنوان مثال ، عدم حمایت اداری و ساختار سازمانی مدرسه ، شرایط منفی کار در مدرسه ؛Ingersoll, 2012). (ب) تقاضای شغلی ، (به عنوان مثال ، تکالیف بیش از حد ، بار آموزشی زیاد ، زمان کم ؛ Shernoff et al,2011) ؛ ج) منابع کاری (به عنوان مثال ، احساس محدود بودن استقلال معلم و قدرت تصمیم گیری؛ Mi
|