Abstract
|
اغلب گفته می شود که برای مدیریت پیچیدگی هر سازمان یا سیستم بزرگی، به معماری نیاز دارید. اما منظور از «معماری » دقیقاً چیست؟ البته ما از مدت ها قبل این مفهوم را از ساختمان و ساخت ساز می شناسیم. فرض کنید برای طراحی خانه خود با یک معمار قرارداد بسته اید. شما در مورد چگونگی چیدمان اتاق ها، پله ها، پنجره ها، حمام ها، بالکن ها، درها، سقف و غیره، با معمار خود بحث می کنید. در مورد یک طرح جامع توافق می کنید که بر اساس آن معمار مشخصاتی را با همه جزئیات به وجود می آورد تا مهندسان و سازندگان از این اطلاعات استفاده کنند.
چگونه است که شما می توانید با آن طرح جامع بسیار کارآمد ارتباط برقرار کنید؟ ما فکر می کنیم دلیل این امر این است که شما یک مرجع مشترک دارید و هر دو می دانید «اتاق»، «بالکن»، «پلکان» و غیره چیست و چه معنایی می دهد. شما کاربرد آن ها و رابطه بین آن ها را می دانید. به عنوان مثال یک «اتاق» به منزله یک سرپناه است و از طریق «در» به «اتاق» دیگری متصل می شود. هر دوی شما از نظر ذهنی، از یک مدل معماری خانه ای استفاده می کنید. این مدل، کارکردهای اصلی آن و نحوه سازمان دهی اجزای آن را مشخص می کند. این کار یک طراحی انتزاعی را فراهم می کند و بسیاری از جزئیات را نادیده می گیرد. این جزئیات مانند تعداد اتاق ها، ابعاد، مواد مورد استفاده و رنگ ها بعداً مشخص خواهند شد.
|