Research Specifications

Home \دلالت شناسی اسامی داستانی
Title دلالت شناسی اسامی داستانی
Type of Research Thesis
Keywords اسامی خاص، توصیفات معین، واقع گرایی، ضد واقع گرایی، معنا، ارزش صدق
Abstract در منطق قدیم برای مشخص کردن ارزش صدق جملات موجبه به قاعده ی فرعیه رجوع می کردند که عبارت بود از مشروط کردن ارزش صدق جملات موجبه به وجود داشتن مصداق موضوع جمله. وجود داشتن نیز به سه نوع وجود عینی، وجود ذهنی و وجود حقیقی یا نفس الامری تقسیم می گردد. پذیرش چنین هستی شناسی ای در مسائل معناشناختی و ارزش صدق منجر به تناقض هایی می گردد. برای نمونه اگر بگوئیم "آنا کارنینا زن است" و به وجود عینی موضوع توجه کنیم باید بگوئیم که این جمله کاذب است و با توجه به اصل دو ارزشی بودن منطق قدیم جمله ی "آنا کارنینا زن نیست" صادق است. حال اگر وجود ذهنی آنا کارنینا را در نظر بگیریم "آنا کارنینا زن است" صادق است و "آنا کارنینا زن نیست" کاذب. مشاهده می شود که صدق در منطق سنتی با توجه به پیش فرض های هستی شتاختی موجود به امری نسبی تبدیل می گردد و به نظر می رسد که می بایست از این امر دوری گزید. در قرن بیستم برای پاسخ به مسئله ی ارزش صدق جملاتی که حاوی اسامی داستانی (تخیلی) می باشند چندین نظریه ارائه شده است و همچنان نیز به خصوص در جهان غرب پیرامون این مسائل و معضلات مربوط به آن پژوهش های بسیاری صورت می گیرد. در بین نظریه های موجود می توان به دو گروه اصلی اشاره کرد. گروه اول قائلین به واقع گرایی اسامی تخیلی می باشند و گروه دوم ضدواقع گرایان مربوط به این اسامی(Sainsbury, 2010) . گروه اول خود به سه نظریه ی اساسی تقسیم می گردند. در نظریه ی نخست که موسوم به نظریه ی ماینونگی است می پذیرند که اصولاً هر اسمی به یک شیء دلالت می کند. در نتیجه هر اسم تخیلی نیز باید به یک شیء دلالت کند. اما چون این اشیا وجود ندارند بنابراین باید گفت که شیئیت و وجود دو امر متفاوت هستند. پس در مجموع در این نظریه اشیاء تخیلی (داستانی) واقهی و نا موجود هستند(Sainsbury, 2010: 45) . نظریه ی دوم به جهان های ممکن و بالفعل اشاره می کند. اگر همراه با دیوید لوئیس نسبت به جهان‎های ممکن موضعی واقع گرایانه داشته باشیم می توان گفت که شخصیت های تخیلی (fictional characters) واقعی و غیر بالفعل هستند(Lewis, 1978) . در واقع هر شخصیت داستانی به عنوان مدلول یک اسم خاص، در یک جهان ممکن مجزا از جهان بالفعل وجود دارد(Sainsbury, 2010: 68-96) . سومین نظریه ی واقع گرا بر این است که شخصیت های داستانی برساخته های انتزاعی ای (abstract artifacts) هستند
Researchers (Student)، Kamran Ghayoomzadeh Jovainani (Primary Advisor)، Hamid Hassani (Advisor)