Title
|
واکاوی روان پریشی های نزار قبانی در «قصیدة بلقیس» بر اساس نظریۀ سوگ کوبلر راس
|
Type of Research
|
Article
|
Keywords
|
مرگ، قصیدة بلقیس، نزار قبانی، نظریۀ سوگ کوبلر راس
|
Abstract
|
کوبلر راس از جمله نخستین روان-پزشکانی است که سعی کرده است تا یک روش و چارچوب منظمی را برای مرگ و چگونگی مواجهه با آن تعریف کند. وی در نظریۀ سوگ خود، پنج مرحله یعنی انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی و پذیرش را برای بیماران لاعلاج در نظر می گیرد تا آن ها با شناخت و کاربست این مراحل، بتوانند مرگ خود را بپذیرند و ادامۀ زندگی را بدون ترس و اضطراب، با آرامش سپری کنند. نظریۀ کوبلر راس را می توان برای تمامی افراد سوگمند و کسانی که در زندگی شان دچار شکست های روحی و عاطفی شده-اند، به کاربست. «قصیدة بلقیس» نزار قبانی از آن جمله متونی است که قابل تطبیق با نظریۀ مذکور است. این قصیده که به عنوان سوگنامه ای در وصف «بلقیس الراوی» سروده شده است، آینه ای تمام نما از آشفتگی روحی و روانی و دیدگاه های تند نزار قبانی نسبت به مسائل جاری در جامعۀ عربی است. پژوهش حاضر می کوشد تا به روش توصیفی-تحلیلی و با نگاه به نظریۀ سوگ، چگونگی حالات روحی و روانی نزار قبانی را در قصیدۀ مذکور واکاوی کند. بر اساس نتایج پژوهش، شاعر در این قصیده، تمام مراحل پنجگانۀ نظریۀ سوگ را به صورت نامنظم طی می کند و در آخر، به عالی ترین مرحلۀ آن یعنی مرحلۀ پذیرش می رسد و با مرگ همسرش کنار می آید. او در هر مرحله، گریزی به مرحلۀ خشم نیز می زند و انزجار خود را از عوامل دخیل در کشته شدن بلقیس نشان می دهد.
|
Researchers
|
Abdolahad Gheibi (First Researcher)، (Second Researcher)
|