|
Title
|
بررسی معناداری و امکان عشق به امر متعالی در آثار ابن سینا، ابن عربی و روزبهان بقلی
|
|
Type of Research
|
Project
|
|
Keywords
|
امر متعالی، عشق، الگوواره، ابن سینا روزبهان، ابن عربی
|
|
Abstract
|
کی از وجوه برجسته ارتباط با خداوند و به عبارت دقیق تر ساحت متعالی، عشق است که با وجود کاربرد گسترده در سنتهای الهیاتی و به ویژه عرفانی، تصور واحدی در مورد آن وجود ندارد. معناداری، امکان و تحقق پذیری ارتباط عاشقانه که اساساً ارتباطی بیناشخصی و انسانی است، نسبت به موجودی متعالی و ساحتی الهی مورد توجه و بحث فیلسوفان دین معاصر است. پژوهش حاضر در صدد است این مسئله را در آثار سه متفکر بزرگ مسلمان روزبهان بقلی، ابن سینا و ابن عربی بررسی کند. دلیل این گزینش، تفاوت انگارة این سه اندیشمند مسلمان در مورد خداوند (خدای متشخص انسانوار، خدای متشخص غیرانسانوار و خدای نامتشخص) و تصورشان از تعالی خداوند است که سه تحلیل متفاوت از عشق الهی را موجب می گردد. پژوهش حاضر ابتدا مفهوم عشق و برداشت های رایج از آن در فرهنگ جهان اسلام را مطالعه می کند. سپس به تحلیل معناشناختی تعابیر و آراء هر یک از اندیشمندان فوق دربارة عشق الهی و نسبت آن با انگارة تعالی می پردازد. معنا و مفهوم واحدی در آثار این سه متفکر وجود ندارد و دلیل این تفاوت ساختار فکری متفاوت و نظام الهیاتی متفاوت آنهاست: ابن سینا، به تجرید و متافیزیکال سازی آن پرداخته و به امری معرفتی (معرفت به خیر مطلق از جهت خیریت) و تشبه به او (از جهت تعقل نظری و خیریت عملی) تبدیل می کند؛ عشق به خداوند در تفکر روزبهان بقلی تجربه ای دینی و مستقیم از خداوندِ متجلی در تصاویر مرئی انسانوار است که در ساختار باورهایی چون رویت، با تصاویر انسانوار بالیده و متعلق مشخص و انسانوار (در مقام تجلی) دارد. در این بحث مؤلفه های احساسی و جذبه-گون عشق برجسته می شوند. در نگرش وحدت گرایانة ابن عربی، عشق مفهومی کانونی است که بر مبنای سطح معرفت و ادراک در سطوح مختلف تجربه می شود. در معنای خاصش که مراد ابن عربی است، از قالب دوآلیستی و ارتبط خطابی خارج شده و تأویل به پیوستگی و تحولی وحدت گرا در درون می شود.
|
|
Researchers
|
سیده زهرا حسینی (First Researcher)
|