چکیده
|
در حکمت صدرایی، عقل و دین و شهود به روشی معقول در کنار هم جمع می آیند تا حصول معرفت و نیل به حقیقت را ممکـن سازند. ملاصدرا با الهام از شیخ بهایی و میر داماد، با استخدام درایت در کنار روایت و با بهره گرفتن از تعقل در کنار تعبد و شهود، جلوه ای تازه از فلسفه اسلامی را عرضه کرد. بسیاری از ظواهر دینی و بیانات عمیق فلسفی اهل بیت (ع) پس از قرن ها تلاش فکری با ظهور حکمت متعالیه ی ملاصدرا ادراک و روشن شده و ظواهر دینی و عرفان و فلسفه در آن آشتی کامل پذیرفته اند. در دوره ی صفویه که عصر آمیختن فلسفه و شریعت و دینی شدن همه ی معارف در جهان اسلام است، عرفان در ذهن فلاسفه و متکلمان و فقها به شدت نفوذ می کند و میان معارف نظری و عملی اسلام (حکمت مشاء و حکمت اشراق، کلام، عرفان و فقه) جمع می شود و یک نحوه تفکّر عقلی پدید می آید که با تفکّر ذوقی و دینی در می آمیزد. تعالیم و عقاید اسلامی و افکار حکمای دوره ی صفویه بر کل شئون و صور هنری رایج تأثیر گذاشته و حقیقت و حکمت و وحدت در هنر اسلامی متجلی شده است؛ به گونه ای که زنده و فعال بودن هنر اسلامی به نسبت حضور باطنی هنرمندان مسلمان با ساحت قدس دین و باطن نبوی و ولوی باز می گردد.
|