|
چکیده
|
"غرور و تعصب" داستانی مهیج و سراپا تعلیق است. اوستین به ایجاز سخن می گوید و پی رنگ منسجمی بنا می دهد. داستان در اصل درباره ی خانواده ی بنت و پنج دختر آنهاست که بین پانزده تا بیست و دو سال دارند. دخترها زندگی خوبی دارند ولی می دانند پس از مرگ پدرشان تنها به خاطر اینکه خانواده وارث پسری ندارد خانه و دارایی به پسر عمویشان "آقای کالینز" خواهد رسید. خانم بنت که به شکل مضحکی دغلکار است، فراهم کردن مقدمات ازدواج فرزندانش با مردانی ثروتمند و یا حداقل نجیب زادگانی سرشناس را مهم ترین وظیفه ی خود تلقی می کند. شوهرش که مردی شوخ طبع و دوست داشتنی است از نقشه های او حمایت نمی کند ولی مانع انجام آن ها نیز نمی شود. این رمان دو شخصیت قابل توجه را به تصویر می کشد: "الیزابت بنت" دومین دختر خانواده، با استعداد و دارای استقلال اندیشه است و آقای "فیتز ویلیام دارسی" نجیب زاده ی مغروری است که پی به حیله های خانم بنت می برد و خانواده ی بنت را پایین تر از طبقه ی خود به حساب می آورد ولی سرانجام عشقی میان او و الیزابت به وجود می آید. حتی زمانی که لیدیا، دختر دیگر خانواده ی بنت، باعث بی آبرویی می شود، دارسی منجی خانواده ی بنت در رهایی آن ها از بدنامی می گردد. غرور و تعصب اختلاف طبقات اجتماعی را به تصویر می کشد و در این میان اوستین ناظر حساس رفتارهای انسانی است و خصوصیات انسانی زیادی چون درک دقیق و عمیق را با سطحی نگری، صداقت را با ریاکاری، غرور را با تواضع، استقلال اندیشه را با اطاعت برده وار و خودخواهی را با بلندنظری روبروی هم قرار می دهد. مهم تر از همه، اوستین انسان های ضعیف و نادان را با کسانی که بر ضعف های خود آگاهند و در نتیجه به کمال می رسند، مقایسه می کند. او گروه دوم را پیشوایان اخلاقی جامعه اش به حساب می آورد.
|