عنوان
|
هستی شناسی ماتریالیستی: مقایسۀ فلسفۀ چارواکه و فلسفۀ اپیکوری
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپ شده
|
کلیدواژهها
|
چارواکه، اپیکوری، هستی شناسی، ماتریالیسم، واقعیت، ماده
|
چکیده
|
در تاریخ اندیشۀ هند، فلسفۀ چارواکه (لوکایاتا) تنها مکتبی است که با مبانی نظریِ ماتریالیستی، از رهگذرِ نفی ساحتِ ماوراء حسّ، یگانه واقعیت را ماده و تنها ادراک معتبر را ادراک حسّی می داند. فلسفۀ اپیکوری، به ویژه به دلیلِ بیان جهان شناسی اتمیستی، ظاهراً شبیه ترین مکتب فکری به چارواکه است. پژوهش پیش رو به روش مقایسه ای-تحلیلی و به منظورِ نشان دادن فراگیری اندیشه های ماتریالیستی انجام گرفته است و یافته های آن نشان می دهند که در نگرش های هستی شناختی مکتب اپیکوری و فلسفۀ چارواکه هم وجوه اشتراک و هم نقاط افتراق وجود دارند. در این دو مکتب، صرفاً ماده واقعیّت دارد، علل فاعلی و غایی جهان نفی می شوند، وجود انسان تنها برمبنای بُعد مادی اش تبیین شده و نیز هر گونه جوهر و هستی پس از مرگ یا آگاهیِ مجزا از بدن، انکار می گردد. لکن در حالی که وجود عناصر اولیه مادی و نشأتِ کثرات از آنها در چارواکه تبیینی حسی دارد، در مکتب اپیکوری از وجهی کاملاً عقلی برخوردار است. این دو فلسفه، دربارۀ شمار عناصر مادی تشکیل دهندۀ عالم هستی، چیستی و انواع آنها، همچنین دربارۀ مشهود یا نامشهود بودن آنها تفاسیر متفاوتی را ارائه می کنند. برخلاف چارواکه که به نفی خدایان و ارواح می پردازد، اپیکوریسم خدایان و ارواح را ثمرۀ ترکیب اتم های ویژه ای می داند.
|
پژوهشگران
|
سجاد دهقان زاده (نفر اول)، فاطمه احمدیان (نفر دوم)
|