عنوان
|
کارکرد استعاره های مفهومی «وحدت وجود» در غزلیات شاه نعمت الله ولی
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپ شده
|
کلیدواژهها
|
شاه نعمت الله ولی، غزلیات، وحدت وجود، استعاره مفهومی
|
چکیده
|
زمینه و هدف: مسألة «وحدت وجود» امری انتزاعی است و پرداختن به آن موجب شکل گیری نظام های استعاری گوناگون در متن می گردد. در مقالة حاضر، براساس دیدگاه زبان شناسان شناختی، کارکردهای استعاره های مفهومی در چگونگی ادراک و اندیشیدن درباره مفهوم «وحدت وجود» مورد بررسی قرار گرفته است. مسأله وحدت وجود در دیوان شاه نعمت الله ولی، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. هدف اصلی پژوهش، پاسخ به این سوال است که شاه نعمت الله ولی، با بهره گیری از چه ساز و کارهای زبانی توانسته است به تبیین مفهوم انتزاعی «وحدت وجود» بپردازد. روش مطالعه: روش تحقیق در این مقاله، توصیفی – تحلیلی است و با مراجعه به دیوان شاه نعمت الله ولی، و بررسی 1000 غزل اول آن، استعارهای های مفهومی که در رابطه با موضوع وحدت وجود است، استخراج گردیده و در موضوعات مختلف دسته بندی شده است و سپس مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: استعاره های مفهومی بر اساس تجارب جسمانی و فرهنگی هر زبانی شکل می گیرند؛ شاه نعمت الله ولی نیز براساس تجارب فرهنگی و جسمانی به تبیین «وحدت وجود» پرداخته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در 1000 غزل اول دیوان شاه نعمت الله، 851 استعاره مفهومی دربارة «وحدت وجود» وجود دارد. نتیجه گیری: 85 درصد از استعاره های مفهومی دیوان شاه نعمت الله، مربوط به استعاره های هستی شناختی، 10 درصد استعاره ساختاری و 5 درصد نیز استعارة جهتی است. شخص انگاری (انسان، انسان کامل، پیامبر)، شیء شدگی (آینه، جام، زر، گنج) عناصر هستی (دریا، آب، نور و آفتاب) از پر بسامدترین استعاره های هستی شناختی وحدت وجود در غزلیات شاه نعمت الله است که ریشة در باورهای اسطوره ای و دینی دارد. در استعاره های ساختاری نیز عدد یک، معنی، باطن، حقیقت و ذات از مهمترین استعاره های وحدت وجود هستند. از بین استعاره های جهتی نیز، درون و بالا بسامد بیشتری دارند.
|
پژوهشگران
|
فاطمه زمانی (نفر اول)، سمیه خادمی (نفر دوم)
|