عنوان
|
واقعیت غایی دینی: تاملی بر آرا رابرت رانولف مارت با توجه به کتاب آستانه دین
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپ شده
|
کلیدواژهها
|
خشیت، مانا، امر مرموز، آستانه دین، تجربه دینی
|
چکیده
|
مارِت در کتاب آستانۀ دین به دنبالِ شناسایی و بازنمایی «واقعیّت غایی دینی» است؛ واقعیتی که به اعتقاد او، علی رغم شهودی و عاطفی بودن، در لفافۀ اندیشه ها و آیین های دینی پرده نشین شده است. او «واقعیّت غایی دینی» را «حس خشیّتی» می داند که بر اثر مواجهۀ مستقیم با پدیده های طبیعیِ مهیب فعلیّت می یابد؛ حس اصیل و واقعیت بنیادینی که معرفت دینی و رفتارهای مذهبی صرفاً تجلیّات بیرونی آن هستند. یافته های پژوهش پیش رو که به شیوۀ تحلیلی انجام می گیرد، نشان می-دهند، مارِت ضمن نقد دیدگاه کسانی چون تایلور و فریزر که سرآغاز دین را دانش نظری و نقطۀ عزیمت آن را باورهای عقلایی دانسته اند، از سرآغازهای پیشاعقلی و عاطفی دین سخن می راند و طرح تکاملی بدیعی را به این صورت درمی اندازد: الف). مواجهه با پدیده های طبیعی مرموز و شگفت آور؛ ب). احساس شگفتی ناگهانی/اتفاقی و بروز حس خشیّت؛ ج). ظهور «فراطبیعت گرایی» یا تمایل به ساحت ماورائیِ امر مشهود؛ د). تشخص بخشی به پدیدۀ مرموز جهت ابهام زدایی از آن (آنیماتیزم)؛ أ). فرض خجستگی و بی ضرر بودن امر مرموز؛ ه). مقدس سازی پدیدۀ مرموز و در پیش گرفتن طریق استمالت دینی و همدلی جادویی با آن. جالب است که به باور مارِت، تمام این مراحل مربوط به مرتبۀ پیش از تدوین ایدۀ آنیمیسم (جان باوری) است و انسان ابتدایی هنوز با تصور روحِ قابل تفکیک از بدن آشنایی ندارد.
|
پژوهشگران
|
سجاد دهقان زاده (نفر اول)، لیلا یعقوبی بردیانی (نفر دوم)
|