چکیده
|
کهن الگوها یا سرنمون ها تجلّی ناخودآگاه جمعی هستند که در زمان ها و مکان های متفاوت به صور همسان نمود می یابند. یکی از این کهن الگوها مرگ است که در منظومه های عاشقانه در کنار کهن الگوی عشق نمود می یابد. کهن الگوی مرگ در کنار عشق، به صور مختلف در منظومه های فارسی دیده می شود، پیوند دو کهن الگوی عشق و مرگ همان است که با نام «لیبستوت» (Liebestod; [ˈli:bəsˌto:t]) شناخته شده است. اصطلاح ادبی لیبستوت «liebestod»، برگرفته از «Liebe» (عشق) و «Tod» (مرگ) آلمانی است، وصف عشاقی که فرجام عشق خود را در مرگ می جویند. این امر گاه به صورت طبیعی، گاه به صورت مرگ خودخواسته و گاه مرگ تحمیلی از سوی رقیب یا دشمن دیده می شود که این مقاله به شیوۀ توصیفی و تحلیلی به بررسی آنها می پردازد.
|