عنوان
|
معیت الهی با انسان در آرای عرفانی ابوحامد غزالی و ابن عربی
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
کلیدواژهها
|
کلید واژه : معیت الهی، معیت قیومی، ابوحامد غزالی، ابن عربی، وحدت وجود
|
چکیده
|
یکی از مباحث مهم در عرفان اسلامی، مسئلۀ معیّت خداوند با موجودات و به طور ویژه، معیّت و همراهی خداوند با انسان است؛ چنان که خداوند نیز، در قرآن کریم، این معیّت خویش را، تصریح فرموده است. از نظر لغوی، معانی بسیاری برای واژۀ معیّت بیان شده است؛ از جمله اینکه راغب اصفهانی، معیّت را به معنای نصرت و یاری می داند (راغب اصفهانی، 1383 ،ص235)، ابن منظور نیز، معنای مصاحبت و انضمام را برای معیّت، ذکر کرده است (ابن منظور،1412ق، ج13، ص144). از نظر اصطلاحی، معیّت به معنای همراهی میان دو امر (دو شیء، دو شخص)، است (سجادی، 1338، ص310). عارفان مسلمان، تلقی خاصی از معیّت خداوند با مخلوقات بیان نموده اند. بنابرنظر آنان، این معیّت و همراهی خدا، همراهی قیومی است؛ به این معنا که خداوند به هر چیزی هستی و وجود، بخشیده است (همایی، 1393،ج1، ص100). ابوحامد محمّد غزالی (505_450ق)، در آثار خویش، توجه ویژه ای به موضوع معیّت خداوند با انسان داشته است و آرای قابل توجه ای در این زمینه، بیان نموده است. ایشان از چهار نوع معیّت جسم با جسم، معیّت عرض با عرض، معیّت عرض با جنس و معیّت قیومی نام برده است (غزالی، 1333، ص31). غزالی با بیان اینکه هیچ ذره ای از عالم، قائم به وجود خود نیست، بلکه قائم به وجود خداوند است؛ معیّت حقیقی، را همان معیّت قیومی دانسته است. بنابر نظر وی، میان کسی که این معیّت را می شناسد، و قیومی را می جوید و پیدا نمی کند، مانند ماهی که در دریا غرق می شود و در جست و جوی آب است و آب را نمی یابد، بلکه همۀ خود را در حق می بیند؛ چنین شخصی می گوید: «لیس فی الوجود الا القیوم»، با کسی که خود را بجوید و باز نیابد و میان کسی که قیوم را بجوید و باز نیابد، تفاوت وجود دارد (غزالی،1333،ص31). ابوحامد غزالی، در رابطه با همراهی خداوند با انسان، برای توصیف خدا که دارای هستی مستقل، و خلق که هستی اش منوط و وابسته به هستی خداوند است، دو اصطلاح «هست نیست نما»، و «نیست هست -نما»، را ذکر کرده است؛ وی از مثال گردباد، برای تبیین این موضوع استفاده نموده است، که در آن، گرد و غبار، وابسته به بادی است که از نظرها پنهان است (غزالی، 1333 ،ص30). بنا بر نظر غزالی، کمال وجود، در یگانگی و فردیت است و اگر این وجود مستقل نبود و چیزی به آن اضافه می شد، قطعا نقض به همراه داشت؛ همانگونه که کمال خورشید در آن است که تنها موجود اس
|
پژوهشگران
|
معصومه حسین زاده (دانشجو)، سمیه خادمی (استاد راهنما)، مظاهر احمدتوبی (استاد مشاور)
|