مشخصات پژوهش

صفحه نخست /مضمون آفرینی ونمادپردازی از ...
عنوان مضمون آفرینی ونمادپردازی از گوی و چوگان در متون منظوم عرفانی
نوع پژوهش مقاله چاپ شده
کلیدواژه‌ها گوی ؛چوگان,نماد,مضمون آفرینی, نمادپردازی
چکیده نمادپردازی از گوی و چوگان در متون منظوم عرفانی  مهدی رمضانی  ناصر علیزاده خیاط چکیده شعر نوعی اجرا بهوسیله کلمات است و هر چه شاعر در گزینش واژگان وسواس و دقت بیشتری داشته باشد، در انتقال تجربیات خود موفقتر خواهد بود. از سوی دیگر، واژههایی در فرهنگ و زبان وجود دارد که از راه تناسب یا تضاد به شبکه تداعی خیال شاعر وارد میشوند، یا از طریق ایهام، ایهام تناسب، ایهام تضاد و... سبب ایجاد هماهنگی و موسیقی معنوی شعر میشوند. از جمله این واژگان، زوجهای شعری هستند مانند آه و آیینه، سنگ و سبو، ذره و آفتاب، کیش و قربان، خسرو و شیرین، روز و شب و ... که هر یک با نخهای نامرئی و در لایههای زیرین، به صورت هنرمندانه و ماهرانه به هم بافته شدهاند. از دیگر زوجهای شعری، گوی و چوگان است که عارفان با استفاده از رابطه تناسب و تضاد و همچن ین معنا و کارکردهای مختلف آنها، مضامین مختلفی آفریدهاند. بسامد ای ن زوج شع ری به قدری است که نظر هر علاقهمندی را به این سؤال جلب م یکن د ک ه شاعران و عارفان چگونه از بازیای که هیچگونه ارتباطی با مباحث عرفا نی ندارد استفاده کردهاند؟ نوشته حاضر بر آن است تا با بازخوانی متون عرفانی، کارکردهای مختلف گوی و چوگان را بیان کند. حاصل پژوهش نشان میدهد شاعران و عارفان از ای ن زوج شعری برای مضمونسازی و نمادپردازی در زمینههای گوناگون بهویژه ای راد حالات مختلف عاشق و معشوق بهره بردهاند. کلیدواژه: گوی، چوگان، متون منظوم، مضمونآفرینی، نماد.  nasser.alizadeh@gmail.com استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان دانشجوی دکتری ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی (نویسنده مسئول)  mehdi.ramazani85@gmail.com
پژوهشگران ناصر علی زاده خیاط (نفر اول)