عنوان
|
نقش جهت گیری هدف پیشرفت و باورهای
خودکارآمدی در رویکردهای یادگیری دانش آموزان
دانش آموزان
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپ شده
|
کلیدواژهها
|
رویکردهای یادگیری، جهت گیری هدف پیشرفت، باورهای خودکارآمدی و
دانش آموزان متوسطه.
|
چکیده
|
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش جهت گیری هدف پیشرفت و باورهای خودکارآمدی در رویکردهای یادگیری، و تبیین الگوی پیش-بینی رویکردهای یادگیری دانش آموزان است. رویکرد یادگیری کیفیت و نحوه ی یادگیری مطالب را نشان می دهد و از سه سطح عمیق، حصولی و سطحی تشکیل شده است. جهت گیری هدف پیشرفت، به دلایل و مقاصد یادگیرندگان از انجام تکالیف اشاره می کند و شامل هدف های عملکردگرایی، عملکردگریزی، تبحرگرایی و تبحرگریزی است. باورهای خودکارآمدی به قضاوت افراد درباره ی توانایی و شایستگی شان در انجام دادن موفقیت آمیز تکالیف اشاره می کند. جامعه ی آماری پژوهش را دانش آموزان متوسطه ی شهر بیجار تشکیل می دادند. 280 نفر از دانش آموزان از رشته های ریاضی، تجربی و انسانی به شیوه ی تصادفی طبقه ای برگزیده شدند و پرسش نامه های فراگرد مطالعه ی بیگز(1987)، جهت گیری هدف پیشرفت الیوت و مک گریگور(2001) و مقیاس فرعی خودکارآمدی پرسشنامه ی راهبردهای انگیزشی یادگیری پینتریچ و دی گروت(1990) در اختیار آنان قرار داده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تبحرگرایی( 57/0) و عملکردگریزی(13/ 0) رویکرد یادگیری عمیق؛ تبحرگرایی(26/0) و عملکردگرایی(21/0) رویکرد یادگیری حصولی؛ و تبحرگرایی (45/0-)، عملکردگرایی(16/0-) و تبحرگریزی (13/0) به طور مثبت رویکرد یادگیری سطحی را پیش بینی می کنند. نتایج تحلیل رگرسیون ساده نشان داد که سهم خودکارآمدی در پیش بینی رویکرد یادگیری عمیق، حصولی و سطحی به ترتیب برابر52/0، 40/0 و 52/0- است. بررسی این یافته ها، نه تنها روابط متقابل الگوهای شناختی و انگیزشی را آشکار می سازد، بلکه نکات قابل تأملی برای سیستم های آموزشی در بردارد.
|
پژوهشگران
|
فریبا جعفری (نفر اول)، تقی زوار (نفر دوم)
|