عنوان
|
نمودهای ایدئولوژی در نقد جامعه شناختی تاریخ بیهقی
|
نوع پژوهش
|
مقاله ارائه شده
|
کلیدواژهها
|
نمودهای ایدئولوژی در نقد جامعه شناختی تاریخ بیهقی
|
چکیده
|
تاریخ بیهقی، اثر برجسته ادبی است که اوضاع اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تاریخی عصر خود را بازگو می کند؛ بالاخص روزگار آشفته و سراسر دسیسه و نیرنگ عصر مسعودی را گزارش می کند که نوخاستگان، به علت جاه و طمع، قدرت و شکوه پیشین را به تاراج می دهند. نقد جامعه شناختی نقدی بیرو نی است و خارج از متن به ارزیابی اثر می پردازد، در این نقد، محیط و عوامل اجتماعی موثر در تکوین اثر، علت فاعلی و غایی تلقی می گردند. ایدئولوژی و قدرت آن از عناصر مهم در این نقد است که در تاریخ بیهقی، می توان قدرت نهان و آشکار آن را دید، غلبه کلام و تفکر اشعری، جبر گرایی، تسلیم در مقابل قضا و قدر، تناقض در اندیشه و داوری و غلبه مفهوم مرگ را می توان از برخی جلوه های ایدئولوژی غالب در تاریخ بیهقی دانست. این فکرهای جزم، در آن زمان چنان مسلط بودند که از بدیهیات و مسلمات فرض می شدند و خود بیهقی، نیز علاوه بر آن که نقش مورخ را در آن عصر ایفا می کرد اعتقاد بدان ایدئولوژی و تسلیم در برابر آن را وظیفه خود و مردم زمانه می دانست بالاخص این امر را درباره ایدئولوژی سلطان و پیروی از او می توان دید. و این ایدئولوژی بسته و خشک، مجالی برای عواطف عالی بشری چون عشق، محبت و ایثار قایل نیست و در تنازع برای بقا، همه با هم می ستیزند که تا همدیگر را از صحنه سیاست و حتی زندگی و تاریخ حذف کنند و می توان آنها را در صفحات این اثر دید چون تاریخ و جامعه، دو مفهومی که در نقد و تحلیل از یکدیگر بهره می برند به همین دلیل، شاید نقد جامعه شناختی ابزاری گویا و مهم برای نقد این اثر تاریخی باشد؛ روش تحقیق در این نوشته، مقایسه ای، استنباطی و تحلیلی است که از ابزارهای اسنادی بهره گرفته است.
|
پژوهشگران
|
یدالله نصراللهی (نفر اول)
|