عنوان
|
بررسی و نقد صورتگرایانه شعر خلیل مطران و سهراب سپهری از منظر هنجارگریزی و آشنایی زدایی
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپ شده
|
کلیدواژهها
|
شعر معاصر فارسی و عربی آشنایی زدایی هنجار گریزی مطران سپهری
|
چکیده
|
رویکردهای متن محور در بررسی متن ادبی اوایل قرن بیستم تحت تأثیر، دیدگاه های مبتنی بر زبان شناسی، شکل گرفتند. در این میان زبان شناسان روس و مکتب فرمالیسم روسی در تحول نقد ادبی قرن بیستم سهم بسزایی داشتند. به گونه ای که در تحلیل متن ادبی معتقد بودند که تمام چیزهای ارزشمند یک اثر در خودش نهفته است و عواملی مانند شرایط تاریخی ایجاد یک اثر ادبی، یا هدف از آن و زندگی شاعر در درجات بعدیِ اهمیّت، قرار دارد. از آنجا که «آشنایی زدایی» ازمهم ترین اصطلاحات مکتب فرمالیسم است که مقصود از آن در حوزة ادبیات، کار بردن شگردهای مختلف هنری است که زبان ادبی را برای مخاطبان، بیگانه می سازد، عادت های زبانی آنان را به هم می ریزد، و از این طریق مدت زمان ارتباط با متن و فرایند ادراک آن را طولانی تر و لذت بخش تر می نماید. و در گام بعدی فرمالیست ها اصطلاح «هنجارگریزی» را مطرح ساختند و مدّعی شدند که «آشنایی زدایی» در زبان شعر از طریق «هنجارگریزی»: یعنی عدول آگاهانه از زبان معیار و متعارف صورت می گیرد. پژوهش حاضر، سروده های دو شاعر معاصر عربی و فارسی یعنی خلیل مطران و سپهری را از نظرگاه نقد صورتگرایانه از منظر آشنایی زدایی و هنجارگریزی که براساس مکتب فرانسوی ویلمن است مورد بررسی و نقد قرار می دهد؛ و از آنرو که شاخصة اصلی شعر هر دو شاعر کاربستِ شگردهای یاد شده است، بررسی متن شعری این دو شاعر نشان از آن دارد که شعر سهراب؛ آب حیاتی در رگِ سنّت هاى تکرارى ادبیات بود و مبانى جدیدى براى علوم ادبى فارسی در پی داشت، امّا در مقایسه با سهراب، زبان شعری مطران، زبانی ورای زبان عادی و معمولی است، بلکه در کنار آشنایی زدایی از زبان مأنوس، جانب رسانگی را نیز رعایت کرده است، یعنی خواننده بعد از تأمل، معنی مکتوم را کشف می کند. در این جستار نگارندگان با روش توصیفی تحلیلی به پردازش داده ها می پردازند.
|
پژوهشگران
|
علی صیادانی (نفر اول)، علی رسولی (نفر دوم)، علی خالقی (نفر سوم)
|