عنوان
|
اثر هشت هفته تمرینات پیلاتس بر سطوح سرمی فاکتور رشد فیبروبلاست 21 (FGF21)، شاخص مقاومت انسولینی و پروفایل لیپیدی در زنان مبتلا به کبد چرب غیرالکلی
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
کلیدواژهها
|
تمرینات پیلاتس، FGF21، شاخص مقاومت انسولینی، پروفایل لیپیدی و شاخص های ترکیب بدنی، کبد چرب غیرالکلی
|
چکیده
|
کبد چرب غیرالکلی بیماری شایعی است که میزان شیوع آن در جوامع آسیایی حدود 19 تا 32% است. عدم تحرک، چاقی و کمبود آنتی اکسیدان در رژیم غذایی از علل اصلی این بیماری به شمار می روند. در اختلالاتی مانند کبد چرب و چاقی، مقاومت انسولینی بدن افزایش پیدا می کند. افزایش مقاومت انسولینی باعث افزایش قند خون و انسولین شده که همین باعث تجمع چربی و اختلال در متابولیسم چربی کبد می شود. افزایش مقاومت به انسولین و از طرف دیگر کاهش میزان فاکتور های رشد از جمله عامل رشد فیبروبلاست 21 (FGF21)، تهدید کننده سلامت قلب و عروق نیز هستند. FGF21 یک هورمون غدد درون ریز است و عمدتا در کبد بیان می شود. FGF21 در بافت های محیطی مانند بافت چربی سفید / قهوه ای (WAT/BAT)، پانکراس، ماهیچه های اسکلتی تولید می شود. به نظر می رسد این هورمون در استفاده انرژی از اسید های چرب، گلوکز و کتون را بهبود می بخشد و فرآیند های مصرف انرژی مانند رشد و لیپوژنز را مختل می کند. ورزش پیلاتس به عنوان یک یک روش عالی و منحصر به فرد از آمادگی جسمانی است که ترکیبی از حرکات قدرتی، کششی و تنفس عضلانی است و به منظور تقویت شاخص های قلبی و تنفسی و توسعه عضلات انجام می شود. از آنجایی که تمرینات پیلاتس به صورت نشسته، خوابیده، ایستاده و بدون پرش و جهش انجام می شود، افراد بیمار به راحتی می توانند انجام دهند و به همین دلیل مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. با توجه به اینکه پژوهش های متفاوتی در رابطه با تاثیر فعالیت ورزشی بر روی فاکتور FGF21 در بیماران کبد چرب انجام گرفته است اما مشخص نیست که ترکیب تمرینات کششی و قدرتی (پیلاتس) چه تاثیری بر روی این فاکتور می گذارد. براساس اطلاعات موجود، مطالعات محدودی در زمینه اثر ورزش پیلاتس بر FGF21 در زنان دارای کبد چرب انجام شده است. به همین دلیل بررسی تاثیر تمرینات پیلاتس بر FGF21 در زنان دارای کبد چرب ضروری به نظر می رسد.
|
پژوهشگران
|
سحر تاران (دانشجو)، بهلول قربانیان (استاد راهنما)، هلدا توتونچی (استاد مشاور)
|