مشخصات پژوهش

عنوان	مقایسه میزان حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی اجتماعی در افراد مبتلا به اختلال ملال جنسیتی تطبیق جنسیت داده و تطبیق جنسیت نداده.
نوع پژوهش	پایان نامه
کلیدواژه‌ها	حمایت اجتماعی ادراک شده، بهزیستی اجتماعی، ملال جنسیتی، تطبیق جنسیت
چکیده	جنسیت به عنوان یکی از امتیازات زندگی انسانی، به ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در مقطع خاصی از زمان دلالت دارد که جامعه آن را برای مردان و زنان مناسب قلمداد کرده و دارای دو بعد مرتبط هویت و نقش جنسی است (2001،WHO ). هویت جنسی، اشاره به ادراک شخصی از خود به عنوان زن و مرد که متضمن درک و تجربه درونی اشخاص از جنسیت شان دارد، و نقش جنسی؛ الگوی رفتاری برونی است که منعکس کننده احساس درونی شخص از هویت جنسی تحت تأثیر انواع ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (گروه های قومی نژادی، شرایط کاری، مذهب و خانواده) قرار گرفته و از فرد انتظار می رود، طبق هنجارهای تعریف شده مرتبط با آن ها، رفتار کند و معمولاً مطابق با خصائص زیستی افراد شکل گرفته و روند طبیعی را طی می نماید، اما در گروهی از افراد، این هماهنگی و تطابق دچار اختلال گردیده که در اصطلاح علمی به آن ملال جنسی یا اختلال هویت جنسی اطلاق می شود (cohen&Gooren, 1999). یکی از شدیدترین نوع این اختلال، در افراد جویای تغییر جنسیت مشاهده می شود. آنان به لحاظ زیستی، مردان و زنانی طبیعی می باشند که اعتقاد دارند، به جنس مخالف تعلق داشته و یا باید به جنس مخالف تعلق داشته باشند. به عبارت دیگر، جنسیت مغز این بیماران با جنسیت فیزیکی آن ها در تضاد است و همواره میل به بودن و عملکرد به عنوان یک فرد با جنس مخالف خود را داشته و برای آنکه ظاهر بدنی آنان تا آنجایی که ممکن است، شبیه جنس مخالف گردد، تمایل به عمل جراحی دارند. آنان هم چنین در زندگی روزمره، نوع پوشش، رفتار و شرکت در فعالیت های مناسب با جنس مخالف خود را بر می گزینند (Walinder,1976). براین اساس می توان گفت، بیشتر افراد جامعه خاصیت مردانگی و زنانگی دارند و مطابق با وضعیت زیست شناختی و مقوله های اجتماعی – فرهنگی، هویت جنسیتی خود را شکل می دهند (رضایی، صابری، شاه مرادی و ملک خسروی، 1386)؛ اما گاه در این مسیر اختلالاتی بوجود می آید، به این معنا که ممکن است فرد از نظر زیستی ویژگی های یک جنس خاص را دارا باشد، اما از جهت روحی و روانی خود را به آن گروه متعلق نداند. چنین فردی مانند یک نفر از اعضای جنس مخالف احساس و رفتار می کند. این پدیده را در اصطلاح دگر جنس خواهی ، نارضایتی جنسی یا تغییر جنس خواهی می گویند (Di Ceglie, 2000). افراد دگرجنس خواه، هویت جنسیتی متناسب با فرهنگ جامعه را ندارند و ا
پژوهشگران	شیرین انصاری (دانشجو)، فخر السادات قریشی راد (استاد راهنما)، بهزاد شالچی (استاد مشاور)