عنوان
|
« هرگز در لباس پدرم نخواهم زیست» ترجمۀ کتاب« لن أعیش فی جلباب أبی»
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
کلیدواژهها
|
ترجمه، لن أعیش فی جلباب أبی، احسان عبدالقدوس
|
چکیده
|
ترجمه در طول تاریخ پل ارتباطی میان ملت ها بوده است؛ به طوری که نقش آن در آشنایی جوامع با یکدیگر، تبادلات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تجاری و نیز تاثیرگذاری اش در گسترش علوم و تکامل آن و اعتلا ی فرهنگ و داتش بشری انکار ناپذیر است.« تا ابتدا ی قرن نوزدهم میلادی، ترجمه منوط به کتب مذهبی، فلسفی و یا ادبیات بود ولی با پیشرفت دانش بشری از قرن نوزدهم به بعد از ترجمه به عنوان ابزار ارتباطی بین دانشمندان و متفکران استفاده می شد. در سیر تحول تاریخچۀ ترجمه، قرن بیستم را می توان عصر ترجمه لقب داد؛ زیرا ترجمۀ تخصصی در همه ی موارد زندگی دیده می شود»(https://bmto.ir). در حوزۀ مطالعات ترجمه، نظریه پردازان دیدگاه ها ی متفاوتی دارند. از نظر کتفورد، ترجمه عبارت است از:« جایگرینی عناصر متنی زبان مبدأ به وسیلۀ عناصر متنی زبان مقصد» ( لطفی پور ساعدی، 1389: 3).« نایدا می گوید: ترجمه( کردن) یعنی تولید دوبارۀ پیام زبان مبدأ در زبان دریافت کننده، در قالب نزدیک ترین و طبیعی ترین( مصطلح ترین) معادل، نخست از لحاظ معنا و سپس از لحاظ سبک. در این تعریف نایدا به جای متن کلمۀ پیام را به کار می برد؛ زیرا معتقد است هدف ترجمه باید عمدتا تولید دوبارۀ پیام در زبان دیگر باشد که خود از نظر او مستلزم اعمال انواع سازگاری های دستوری و واژگانی است»( فرخ زاد، 1384 ).« جولیان هاوس بازآفرینی نقش متن اصلی در ترجمه را به دو نوع تقسیم می کند: ا- ترجمۀ آشکار که رنگ و بوی ترجمه از آن زدوده شود و با انتخاب معادل هایی متناظر در زبان مقصد و بدون نیاز به تغییرات فرهنگی در متن صورت می گیرد. 2- ترجمۀ پنهان که هدف در این نوع، نوشتن ترجمه ای است که از نظر خوانندگان، متنی اصیل و تألیفی محسوب می گردد و مناسب متونی است که جایگاه ویژه و مستقلی در زبان مبدأ ندارند و به زبان، فرهنگ، سنت یا تاریخ چندان وابسته نیستند»( واعظی و همکاران: 1395).
|
پژوهشگران
|
سپیده باقری اوزان (دانشجو)، علی صیادانی (استاد راهنما)، عبدالاحد غیبی (استاد راهنما)
|