چکیده
|
براساس همه گیر شناسی کلی DSM-5میزان شیوع اختلالات شخصیت در جمعیت عمومی 10 تا 20 درصد تخمین زده می شود و علایم آن طی چند دهه تظاهر می کند(سادوک و سادوک،1389). اختلالات شخصیت در نوجوانی یا آغاز بزرگسالی شروع می شوند. این اختلالات در نوجوانی با سطوح بالایی از افسردگی، خشم، تحریف های شناختی، خودکشی کامل یا قصد خودکشی، پاسخ ضعیف به درمان، صفات شخصیتی مانند هیجان خواهی، پرخاشگری، روان رنجورخویی، اعتماد به نفس پایین و نا امیدی همراه هستند ( باغبان، 1392). اختلال های شخصیت از مهم ترین مشکلات اجتماعی و پزشکی است و روان پزشکان و متخصصان بهداشت روانی به این اختلال ها توجه زیادی دارند (خانجانی و همکاران، 1391). درمان این اختلالات از دشوارترین نوع درمان اختلالات روان شناختی است. شیوع اختلالات شخصیت دربین بزرگسالان 4 تا 15 درصد تخمین زده می شود.(انجمن روان پزشکی آمریکا، 2004) در طول تاریخ تلاش هایی در جهت شناسایی ابعاد یا طبقه بندی های بنیادینی صورت گرفته است که شباهت ها یا تفاوت های اساسی میان انسان ها را به بهترین وجه توصیف می کنند (Loranger et al., 1997). رگه های شخصیتی را می توان به عنوان الگوهای معمول رفتاری، فکری و هیجانی توصیف کرد. بر طبق این دیدگاه این ویژگی ها بطور نسبی در طول زمان پایدار بوده، در میان اشخاص مختلف متفاوتند و بر رفتار تاثیر می گذارند (Villanueva, 2010). ویژگی های نابهنجار شخصیتی در شکل خفیف تر، در افراد بهنجار به چشم می خورند. اگر این رگه های شخصیتی خود را به صورت پاسخ هایی انعطاف ناپذیر در گستره وسیعی از موقعیت های خصوصی و اجتماعی نشان دهند و به پریشانی شخصی و انفصال اجتماعی منتهی شوند، آنگاه عنوان اختلال شخصیت به آنها داده می شود. آنها نماینده انحراف شدید یا قابل شناسایی از روند معمول فکر کردن، احساس کردن و برقراری ارتباط با دیگر افراد در فرهنگ مفروض هستند. پنج عامل نابهنجار شخصیت نیز زمینه جدیدی است که برای بررسی اختلالات شخصیت می توان بکار گرفت. با توجه به تحقیقات اخیر، بنظر می رسد یکی از کاربردهای این مدل می-تواند تبیین اختلالات شخصیت در افراد باشد. در بررسی ارتباط الگوی پنج عامل شخصیت و اختلالات شخصیت، همبستگی بالایی را می توان بین حوزه ها و جنبه های پنج عامل شخصیت و اختلالات شخصیت نشان داد (Thimm, 2010). با توجه به اینکه اختلالات شخصیت، اختلالی پای
|