عنوان
|
مطالعه ی زبان و جنسیت در رمان «ثلج القاهرة» اثر لنا عبدالرحمن و«عمارة یعقوبیان» از علاء اسوانی بر اساس دیدگاه رابین لیکاف
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپ شده
|
کلیدواژهها
|
زبانشناسی جنسیت علاء اسوانی عمارة یعقوبیان لنا عبدالرحمن ثلج القاهرة
|
چکیده
|
زبان، یک پدیدهی اجتماعی است که شبکهای متعدد و پیچیده از روابط فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و غیره موجود در جامعه را درون خویش بازتاب میدهد. یکی از نظریه های مهم، برجسته و نوین در حوزهی زبان شناسی و جنسیت، نظریهی رابین لیکاف موسوم به تئوری DSL میباشد که به وجود برخی تمایزها و تفاوت ها بین زبان مردانه و زنانه معتقد است. وی بر اساس این تئوری، به تقسیم این تمایزها در دو شاخهی فکری و زبانی پرداخته است. این پژوهش با تکیه بر مطالعات زبانشناسی و با توجه به متغیرهای لیکاف، به بررسی ویژگیهای زبان جنسیتی در رمان «ثلج القاهرة» اثر لنا عبدالرحمن و «عمارة یعقوبیان» از علاء اسوانی میپردازد تا تفاوتهای زبانشناسی این دو را برای خواننده روشن سازد. پژوهش نشان میدهد که در رمان ثلج القاهرة، دقت و جزئینگری بیشتری به عنصر رنگ و طیفهای مختلف آن شده، ولی در عمارة یعقوبیان، رنگهای اصلی خودنمایی میکنند که بیانگر حس کلّینگری مردانه است. سوگندواژهها و دشواژهها، جایی در رمان ثلج القاهرة ندارند، امّا بخش عمدهای از درونمایهی رمان عمارة یعقوبیان را به خود اختصاص داده اند. سوگندواژهها، تأکید و جدیت در سخن اسوانی را در پی دارند و دشواژهها، سبک گفتار نویسنده را سخیف و خشن میکند. جملات آمرانه در ثلج القاهرة، بیشتر نصیحت را در بر دارند که دلالت بر سبکی لطیف است. امّا در رمان عمارة یعقوبیان، جملات امری، برای مطیعکردن شخصیتها استفاده شده، که به نوبهی خود، جدیت بیشتری را در سبک گفتاری ایجاد میکند. پرسش و تکرار در هر دو رمان در خلق جهان داستانی دخیل بودهاند.
|
پژوهشگران
|
مریم دریانورد (نفر اول)، حمید ولی زاده (نفر دوم)، مهین حاجی زاده چقوشی (نفر سوم)
|