عنوان
|
رمز عرفانی شانه در شعر فارسی
|
نوع پژوهش
|
مقاله چاپ شده
|
کلیدواژهها
|
شانه، معشوق، عاشق، زلف، دل
|
چکیده
|
عنصر رمز در ادب فارسی مخصوصا در ادبیات منظوم عرفانی کاربرد فراوان دارد. در واقع رمز، حامل پیامی انتزاعی و روحانی است که در بستر کلمات رایج پنهان است. رمز، اندیشۀ مجرّد عرفانی را عینیّت می بخشد و دریافتهای شهودی عارف را از دنیای اسرار آمیز عشق، در دایرۀ الفاظ معمول می گنجاند. بنابراین نیاز به تأویل و تفسیر دارد. در حوزۀ عرفان، معشوق حقیقی همواره با ویژگی های معشوق مجازی همچون زلف و خط و خال به تصویر کشیده شده است. در این زنجیرۀ معنایی، شانه هم یار ناگسستنی زلف محسوب می شود و دارای معنای رمزی است. شانه از یکسو رمز خود عاشق و دل اوست. یعنی رمز عاشقی که سالکِ زلف خم در خم یار است و در این راه تمام بلاها را به جان می خرد تا مشکلات طریقت را هموار سازد و به سرمنزل مقصود راه یابد و از سوی دیگر رمز هدایت و رحمت الهی است. یعنی معشوق است که شانه را وسیلۀ هدایت دلهای عاشقان قرار می دهد و با شانه کشیدن بر زلف به دلبری و جلوه گری خویش می افزاید و گره از کار دلهای عاشق گرفتار در پیچ و خم زلفش بر می گشاید. با رمزگشانی از شانه در شعر فارسی و کارکرد دوگانۀ آن در معنای رمزی و نسبتش با زلف هستی می توان پاره ای از مبهمات ادبی و عرفانی را گره گشایی کرد.
|
پژوهشگران
|
حیدر قلی زاده (نفر اول)، فریبا عظیم زاده جوادی (نفر دوم)
|