مشخصات پژوهش

صفحه نخست /بررسی تطبیقی «ستارگان فریب ...
عنوان بررسی تطبیقی «ستارگان فریب خورده» آخوندزاده با «شاهزاده و گدا» مارک تواین
نوع پژوهش پایان نامه
کلیدواژه‌ها پیرنگ، ستارگان فریب خورده، مارک تواین، توالی حوادث، آخوندزاده.
چکیده در پی تحولات اجتماعی در جریان برخورد جامعه ایرانی با ادبیات غرب عناصر فرهنگی و اجتماعی نوینی در زمینۀ ادبیات در ایران شکل گرفت. ارزش های تثبیت شدۀ کهن اهمیت خود را از دست دادند و ملت و آزادی های بورژوایی اعتبار یافت. ادبیات این دوره با پرداختن به مبرم ترین مسائل و انتقاد از استبداد، خرافات و موهوم پرستی نقشی متفاوت با نقش ادبیات اشرافی بر عهده می گیرد. (میرعابدینی، ج1، 1377: 17) بحران های اجتماعی و سیاسی و همچنین مقولات جدید که در اثر برخورد با ادبیات غرب ایجاد شده بود، ضرورت تغییر رویکرد نویسندگان به ادبیات را بیشتر آشکار ساخت. در این زمینه می توان عوض شدن نقش اجتماعی هنرمند و ادبیات، پیشی گرفتن اهمیت و کاربرد نثر بر شعر، تغییر محتوا و شکل و دید آثار ادبی از جامعه، پیدایش تئاتر و نقد ادبی و رمان و ... اشاره کرد. اندیشمندان و صاحب نظران برای بیان مسائل اجتماعی مدرن در جستجوی قالب و نوع ادبی جدیدی برآمدند که جای خالی و خلا اشکال کهنه ادبی را پر کند و همچنین برای بیان مسائل اجتماعی و سیاسی مناسب باشد. نویسندگانی از قبیل میرزافتحعلی آخوندزاده، زین العابدین مراغه ای و طالبوف تبریزی راهی قفقاز شدند و در آنجا پس از آشنایی با تحولات اجتماعی و فرهنگی روسیه و تفکرات سوسیالیسی به وطن بازگشتند و شروع به نوشتن رمان کردند. مضمون نوشته های این سه تن بیشتر انتقادی بود و به قصد بیدارگری جمعی نوشته می شد. در دورۀ مشروطه نویسندگان و روشنفکران ایرانی با مشهورترین آثار ادبی جهان آشنا شده تحت تاثیر آنها آثاری را خلق کردند. از جملۀ این افراد می توان میرزا فتحعلی آخوندزاده را نام برد که داستان «ستارگان فریب خورده» یا «حکایت یوسف شاه» را به رشتۀ تحریر درآورد. داستان حکایت یوسف شاه رمان تاریخی است که آخوندزاده آن را در سال 1250 شمسی به زبان ترکی نوشت و میرزا جعفر قراچه داغی آن را به فارسی ترجمه کرد. (آرین پور، 1382: 41-51) عنوان کامل این رمان «حکایت یوسف شاه و فریفتن اهل قزوین ستارگان آسمانی را» است. آخوندزاده داستان این اثر را از تاریخ عالم آرای عباسی اقتباس کرده و به مدد قوۀ تخیل آن را تفصیل و شاخ و برگ داده است. او اذعان می کند که قصد بازنویسی داستان های تکراری و عامیانه را ندارد و هدفش گوشزد کردن تاثیر مردم در تعیین سرنوشت خودشان است. (آدمیت، 1349: 45) آخوندزاده استخوان بندی داستان را ا
پژوهشگران امیر اسدی (دانشجو)، محمد پاشائی مهترلو (استاد راهنما)، یدالله نصراللهی (استاد مشاور)