مشخصات پژوهش

عنوان	تحلیل روانشناختی کارکرد رنگ ها در آثار محمد مفتاح الفیتوری بر اساس نظریه روان شناسی ماکس لوشر
نوع پژوهش	پایان نامه
کلیدواژه‌ها	رنگ، نقد روانشناختی، روان شناسی رنگ ها، ماکس لوشر، محمد فیتوری
چکیده	نگرش روانکاوی به شخصیت شاعر یا ادیب در یک اثر ادبی، در واقع بررسی صبغه روانشناختی اوست که ناشی از تجربه های او در طفولیت و محیط خانواده است؛ این تجارب موجود در ناخود آگاه، منجر به بروز رفتار های خاصی از جانب وی در بزرگسالی و انعکاس پنهان و پیدای آن ها در اثر ادبی می شود. یکی از شاخه های مطالعات روانشناختی، مطالعه تاثیر رنگ ها بر عواطف، اعمال، ایده ها و افکار انسان هاست که از جمله این مطالعات آزمون های شخصیت شناسی، بر مبنای انتخاب رنگ می باشد. به عقیده روانشناسان، رنگی که توسط کسی انتخاب می شود می تواند گویای خصوصیات اخلاقی و روانی او باشد. از آنجایی که روانشناسی یونگ نقش بسزایی در تحلیل و تفسیر نمادها و تصاویر درون متن داشته است از طریق نظریه لوشر نیز می توان به تحلیل متن و روانکاوی خالق آن پرداخت؛ چرا که رنگ ها در نظریه لوشر همان نقش آرکی تایپ ها در روانشناسی یونگ را دارا هستند. به طور کلی، در آثار فیتوری با دو دسته از کلمات و عبارات مواجه هستیم، دسته اول کلماتی که وضع شده برای رنگ ها هستند، مثل سیاه و دسته دوم کلمات و عباراتی که به طور غیرمستقیم به رنگ ها اشاره می کنند، مانند: لیل و ظلام که تداعی گر رنگ سیاه هستند و هرکدام از رنگ ها برای خود بسامدی دارند. این پژوهش در پی آن است تا پس از احصاء دقیق رنگ های بکار گرفته شده در آثار فیتوری و دسته بندی آن ها به شیوه زوج بندی لوشر و نیز علامت گذاری زوج ها، با توجه به ویژگی های مورد اشاره لوشر برای هر زوج، اولا، به ذکر ویژگی های ذکر شده برای هر رنگ در لوشر و کنکاش ارتباط معنایی بین مضمون یک عبارت و رنگ به کار گرفته شده در آن پرداخته، و دوما با ارزیابی آنها در قالب تست رنگی لوشر و با روشی علمی و کاربردی، تحلیلی روانکاوانه از شخصیت او در برهه های مختلف زمانی زندگی و مولفه های موثر محیط پیرامون بر وی، تصویری منطقی از اندیشه ها و نگرش های این شاعر داشته باشد.
پژوهشگران	وحید وکیلی کولق (دانشجو)، حسن اسماعیل زاده باوانی (استاد راهنما)، مهران سلیمانی (استاد مشاور)، مریم بخشی (استاد راهنمای دوم)