مشخصات پژوهش

صفحه نخست /فرهنگنامه عناصر مضمون ساز سبک ...
عنوان فرهنگنامه عناصر مضمون ساز سبک هندی ( عرفی شیرازی، طالب آملی،کلیم کاشانی و صائب تبریزی)
نوع پژوهش پایان نامه
کلیدواژه‌ها مضمون، سبک هندی، عرفی، طالب، کلیم، صائب
چکیده سبک هندی یا «طرز نو» جریانی در شعر فارسی است که از اوایل قرن دهم تا نیمۀ قرن دوازدهم هجری پدید آمد که از نظر بینش و نوع نگاه در خیال بندی و تصویرآفرینی، تفاوت های اساسی با اشعار دوره های پیش از خود دارد. از ویژگی های مهم شعر این دوره، توجه به جزئیات و توصیف آن هاست؛ شاعر سبک هندی با دقت نظر و باریک اندیشی در مسائل روزمره و محیط پیرامون خود و بهره مندی از عناصر و پدیده هایی که با آنها سروکار دارد، مضامین تازه و بدیعی خلق می کند. می توان گفت «مضمون» شبکه ای از پیوندها و ارتباطات بیان الفاظ یک بیت است که موجب تداعی معانی ناگفته و اشارات ضمنی در ذهن خواننده می شود. در واقع «مضمون سازی» شاخصه اصلی و مهم سبک هندی است برای گریز از مضمون های کلیشه ای، پرتکرار و ملال آوری که «نقطه شگفتی»شان از میان رفته است. با آنکه مضمون سازی از قدیم در شعر فارسی وجود داشته اما تا پیش از قرن دهم هیچ یک از شاعران و تذکره نویسان مضمون را در معنای اصطلاحی فن شعر به کار نبرده اند، اما از اواخر قرن نوزدهم به تدریج مضمون در معنی «نکته» و «دقیقه» در سخن دیده می شود تا سرانجام شاعرانی چون صائب تبریزی و بیدل دهلوی، نسبت به آن به عنوان اصلی ترین شگرد بلاغی شعر پای می فشارند و یکه تاز این میدان می شوند. برخی مترجمان فارسی «مضمون» را برابر «موتیف» آورده اند که به نظر متفاوت می نماید؛ موتیف ها مفاهیمی از نوع تجربه های جهان شمول هستند که همیشه با آدمی بوده اند مانند: مرگ، حسد، عشق، جنون، آزادی و... . موتیف مضامینی تکرار شونده و غالباً عام و جهانی هستند اما «مضمون» در سبک هندی بدیع و نامکرر و تجربه ای فردی است مثلاً »حباب» اگرچه بارها دست مایه مضمون آفرینی شاعران قرار گرفته است، اما مضمون هایی که از این عنصر پرتکرار ساخته شده، هر بار مستقل و بدیع و نامکرر است. بهاءالدین خرمشاهی در تعریف مضمون گفته است: «مضمون عبارت است از معنی جزئی متکی به مناسبات لفظی و رایج در سنت شعر»، (1373: 38). از نظر سیروس شمسایی نیز «کوشش شاعر سبک هندی، مضمون یابی و ارائه خیال خاص و معنی برجسته است؛ یعنی فکری جزئی اما تازه و نگفته و بیان آن به صورت اعجاب انگیز» (297: 1380). اغلب اشعار این دوره دارای مضامین پیچیدۀ دیریاب، سربسته و دور از ذهن است و بالطبع درک و فهم آن نیازمند نگاه باریک بین و تامل و تفکر بسیار است. چنان که در قرن یا
پژوهشگران فاطمه زمانی پهمدانی (دانشجو)، احمد گلی (استاد راهنما)، ناصر علی زاده خیاط (استاد راهنمای دوم)