عنوان
|
زن در آثار داستانی نویسندگان آذربایجان ایران
|
نوع پژوهش
|
پایان نامه
|
کلیدواژهها
|
زن در داستان، زن در ادبیات، نویسندگان آذربایجان ایران
|
چکیده
|
داستان ها و رمان ها در بیان وشناخت احساسات مردم عادی و همچنین زنان که جنس ضعیف و در سایه مانده به شمار می روند بسیار تاثیرگذارند، «نمی توان نقش رمان را در منعکس ساختن و ثبت احساسات و افکار و دیدگاه های مردم جزئی دانست».
بدین سبب توجهی که بعد از مشروطه به داستان به شکل نوین آن شد و بیان موضوعات واقعی رایج در جامعه از آن جمله توجه به زن، بیشتر شد، «ادبیات به جای زن کلی و نوعی به زن در واقعیت و به منزلت او به عنوان یک فرد اجتماعی آگاهی می یابد و در پی شناخت آن است»
بعد از گسترش داستان نویسی اقلیمی یا رمان های محلی، توجه به شیوه های زندگی مردمانی که در خفا مانده بودند بیشتر شد، «تکیه آن بر آیین و رسوم و لهجه شهر ها و ولایات است نه به این قصد که صبغه ی محلی پیدا کند بلکه به این جهت که تاثیر اوضاع و احوال و عوامل محلی را بر شخصیت های داستان نشان دهد»
بنابراین وظیفه ی ما است که برای شناخت زنان در داستان های اقلیم هایی مثل آذربایجان ایران دست به پژوهش بزنیم، و از نقاط ضعف و قوت آن ها آگاهی یابیم چون هر کشوری برا پیشرفت و تجلی به هر دو جنس زن و مرد نیاز دارد و برای این منظور ادبیات و داستان باید موضوعات کلاسیک را کنار گذاشته و زن را صرفا در نقش یار و دلبر و دلدار در نظر نگیرد چنانچه بعد از مشروطه با ذهن های بازتری روبرو شدیم. «باتوجه به دوران های مختلف اجتماعی، درون مایه آثار ادبی متفاوت است و با تغییر درون مایه ها شاهد تفاوت نقش و جایگاه زنان هستیم»
|
پژوهشگران
|
فرزانه قنبری پریخانی (دانشجو)، رحمان مشتاق مهر (استاد راهنما)، ویدا دستمالچی (استاد مشاور)
|