مشخصات پژوهش

عنوان	بررسی رابطه ی بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و مشکلات هیجانی و رفتاری بانقش میانجی ذهنی سازی درنوجوانان
نوع پژوهش	پایان نامه
کلیدواژه‌ها	تجارب آسیب زای دوران کودکی،مشکلات هیجانی و رفتاری،میانجی ذهنی سازی
چکیده	نوجوانی مانند پلی از کودکی به بزگسالی است (کالن ،2011؛آدلوف و برگر ،2015). نوجوانان به واسطه ی تغیروتحولات رفتاری که دراین دوران تجربه می کنند بیشتر مستعد الگوهای رفتاری ناسازگار میشوند.ازجمله ی این ناسازگاری ها، مشکلات هیجانی-رفتاری است (غباری بناب وهمکاران ،1386).در طبقه بندی ابعادی،از لحاظ تجربی،رفتار نابهنجارکودک و نوجوان را به دو دسته اختلال های درونی شده و برونی شده تقسیم بندی می کنند(ریوتل و همکاران ،2011).در طبقه ی مشکلات برونی شده،اختلالاتی مانند اختلال سلوک ،اختلال نقص توجه،بیش فعالی واختلال نافرمانی مقابله ای را داریم،که مشخصه ی بارز این مشکلات رفتارهایی است که بر روی محیط و افراد دیگر اثرگذارمی باشد.و دردسته ی دیگر،یعنی مشکلات درونی شده که شامل انواع اضطراب ها و افسردگی است.این اختلال شامل مشکلاتی است که تجربه ی درونی ناراحتی،مشخصه ی اصلی آنها است(کار ، 1999).براساس نظرسنجی ملی،افرادی که سابقه ی سواستفاده دردوران کودکی دارند،دو ونیم برابربیشترازافراد مبتلایی که چنین تجربه ای را ندارند در معرض افسردگی شدید قراردارند(عفیفی وهمکاران،2009).مشکلات رفتاری و هیجانی مرتبط با رویداد آسیب زا از جمله مشکلات روانی جدی در کودکان و نوجوانان است،که ممکن است تا بزرگسالی نیز باقی بماند. تجارب آسیب زای دوران کودکی(تعریف به عنوان سوء استفاده یا غفلت ) و روابط نامطلوب (تعریف به عنوان روابط نزدیکی که تهدید کننده،ناامن،ترسناک یا بی توجه هستند) پیامدهای منفی از نظر سلامت روان دارند (به ویژه با اختلالات استرس پس از سانحه و اختلالات شخصیت در جمعیت بزرگسال مرتبط هستند).در هر جامعه ای که کودکان و نوجوانان مشکلات رفتاری مرتبط با تجارب آسیب زای دوران کودکی خود را به تجارب آسیب زای مختلفی مانند خشونت خانگی،حوادث وسایل نقلیه،مرگ پدر ومادرکه دردوران کودکی تجربه کرده اند،ربط دهند این اختلال،اغلب با نرخ بالای مشکلات رفتاری و هیجانی رخ می دهد(انجمن روانپزشکی آمریکا ،2013).
پژوهشگران	فاطمه طهمورسی کلور (دانشجو)، رحیم یوسفی (استاد راهنما)، عزت اله احمدی (استاد مشاور)