مشخصات پژوهش

عنوان	بررسی رابطه بین جهت گیری سیاسی و هوش اخلاقی با میانجی گری انعطاف پذیری شناختی
نوع پژوهش	پایان نامه
کلیدواژه‌ها	جهت گیری سیاسی، هوش اخلاقی، انعطاف پذیری شناختی
چکیده	اخلاق به عنوان یک مفهوم اساسی در جوامع و فردی که در آنها زندگی می کند، اهمیت بسیاری دارد. این مفهوم نقش مهمی در شکل دهی به روابط انسانی، تصمیم گیری های اجتماعی و ارزش های فردی و اجتماعی دارد. اخلاق، راهنمایی می کند که چگونه باید با دیگران رفتار کرد و ارزشمندترین اصول و ارزش های یک جامعه را مشخص می کند. در جوامع، اخلاق به عنوان یک ساختار اصلی که تعیین کننده رفتارها و تصمیم گیری ها است، عمل می کند. این مفهوم می تواند تأثیرات عمیقی بر روابط اجتماعی، اعتماد متقابل، حفظ نظم اجتماعی و رشد فردی داشته باشد. اخلاق در جامعه، اصالت و اعتبار افراد و نهادها را تقویت می کند و اساس ساختارهای اجتماعی و حقوقی را تثبیت می کند. به طور کلی، اخلاق در جوامع نقش مهمی در تقویت هویت فردی و جمعی، ارتقای ارتباطات انسانی، تقویت اعتماد متقابل و ارتقای سطح رفاه اجتماعی ایفا می کند. از طرف دیگر، مطالعه ابعاد پنج گانه نظریه بنیان های اخلاقی و تأثیر آن بر رفتار انسان ها اهمیت زیادی دارد چرا که توجه به ابعاد پنج گانه نظریه بنیان های اخلاقی به ما کمک می کند تا رفتارها و تصمیمات اخلاقی افراد را بهتر درک کنیم، بیشتر با ارتباط بین اخلاق و رفتارهای انسانی آشنا شویم و عواملی که بر رفتارهای اخلاقی تأثیر می گذارند را شناسایی کنیم. علاوه بر آن فهم ابعاد پنج گانه نظریه بنیان های اخلاقی، به ما در ارتقاء تصمیم گیری های اخلاقی و رفتارهای اجتماعی افراد کمک می کند، و درنهایت این مطالعه، به ما کمک می کند تا شناخت بهتری از تأثیر ابعاد مختلف اخلاقی بر رفتارهای فردی و گروهی کسب کنیم و از این طریق بتوانیم راهکارهایی برای ایجاد و بهبود رفتارهای اخلاقی ارائه دهیم. در مجموع، مطالعه ابعاد پنج گانه نظریه بنیان های اخلاقی و تأثیر آن بر رفتار انسان ها، به ما در فهم عمیق تر رفتارها و تصمیمات اخلاقی فردی و گروهی کمک می کند و امکان ارائه راهکارهای بهبود آن را فراهم می سازد. از سوی دیگر، مقیاس شخصیت عاطفی-عصبی با میانجی گری سیستم های مغزی برای درک عمیق تر ابعاد پنج گانه نظریه بنیان های اخلاقی حائز اهمیت است چرا که به ما کمک می کند تا عواطف و احساسات مرتبط با هر یک از ابعاد را به صورت کمی اندازه گیری کرده و درک عمیق تری از تأثیر آن ها بر رفتار انسان ها پیدا کنیم؛ و می تواند به ما کمک کند تا الگوهای مختلف فعالیت های مغزی مرتبط با ا
پژوهشگران	سیدعلی اکبر میرمحمدی (دانشجو)، حسن بافنده قراملکی (استاد راهنما)، رحیم یوسفی (استاد مشاور)