مشخصات پژوهش

صفحه نخست /بررسی تکنیک های ادبی اقناع ...
عنوان بررسی تکنیک های ادبی اقناع مخاطب و چالش های آن در تفسیر مواهب الرحمن اثر عبدالکریم مدرس
نوع پژوهش پایان نامه
کلیدواژه‌ها اقناع مخاطب، تکنیکهای ادبی، تاثیر زبان اول، عبدالکریم مدرس، مواهب الرحمن.
چکیده دگرگونی های معرفت شناختی جدید در حوزه زبان شناسی تنها به کلیت زبان و مستقل از اجزای آن محدود نمانده بلکه اجزای مقوم هر کنش زبانی همانند مفهوم مخاطب نیز دستخوش تعاریف جدیدی گشته اند. مخاطب به عنوان یکی از اجزای اساسی هر کنش زبانی در تحولات نوین زبان شناسی جایگاه ویژه ای یافته است. اکنون دیگر نمی توان خواننده را به عنوان عنصری منفعل در هر کنش زبانی نگریست که صرفا پذیرنده پیام باشد. بالعکس خواننده کنشگری فعال در هر پروسه ارتباطی است که می تواند پیام دریافت شده را با میانجی زبان پذیرفته یا رد نماید. از این رو اقناع مخاطب بخش اساسی هر کنش زبانی است که پیش فرض آن را می توان مفروض قراردادن نوعی از فاعلیت و عاملیت برای مخاطب در نظر گرفت. در واقع فاعلیت و عاملیت مخاطب در کنش زبانی و چالش های پیش رو نقطه آغازین این پژوهش است که به دلیل رد انفعال مخاطب در روند انتقال پیام؛ تکنیک های خاصی برای اقناع او ایجاب می نماید.پژوهش حاضر برای نخستین بار می کوشد تا از منظر رویکردهای نوین زبان شناختی به تکنیک های اقناع مخاطب و چالش های پیش روی مفسر در تفسیر مواهب الرحمن به عنوان یکی از آثار مهم او بپردازد. همان طور که در معرفی مفسر ذکر شد، عبدالکریم مدرس، زاده کردستان عراق است و قطعا زبان مادری او که همان زبان کردی است، در زبان تفسیر که به زبان عربی نگاشته شده است، تاثیر داشته و به عنوان زبان دوم چالش هایی برای مفسر داشته است که در ضمن بررسی این تکنیک ها، چالش مذکور نیز مورد کنکاش و مطالعه قرار می گیرد. دستاوردهای این بخش از پژوهش حاضر می تواند برای نخستین بار به شکلی جامع کارکردهای منطقی و علمی، اقناع مخاطب در حوزه زبانی را در این متن برجسته ی تفسیری معاصر نشان دهد. شایان ذکر است که در این پژوهش توجه ما به شکل ادبی و زبانی این متن بالاخص از نظر تکنیک های ادبی اقناع مخاطب و تاثیر زبان دوم بر نحوه به کارگیری این تکنیک ها بوده و محتوای تفسیری آن تنها در صورتی که پیوندی با فرم ادبی و زبانی آن داشته باشد مورد توجه قرار می گیرد. البته از آنجایی که در آثار قبلی در باب اقناع مخاطب کمتر به پیوند میان تعیین بخشی فرم ادبی و زبانی تحت تاثیر محتوایی خاص پرداخته شده، در این پژوهش در صورت وجود هرنوع پیوند میان فرم ادبی و زبانی با محتوا به طور دقیق تحلیل و بررسی می شود. از این رو در پژوهش حاضر در کنار اق
پژوهشگران سوران سلامی (دانشجو)، حسن اسماعیل زاده باوانی (استاد راهنمای اول)، عبدالاحد غیبی (استاد مشاور)