چکیده
|
آموزش و پرورش از مهمترین نهادهای اجتماعی می باشد. در واقع،کیفیت فعالیت سایر نهادهای اجتماعی تا اندازه زیادی به چگونگی عملکرد آموزش و پرورش بستگی دارد. نظام های آموزشی به عنوان بارزترین نمود سرمایه گذاری نیروی انسانی در زمینه شکوفایی در جامعه، نقش اصلی را برعهده دارد. امروزه این نظام ها سهم قابل توجهی از بودجه هر کشور را به خود اختصاص داده و با توجه به اهمیت و نقش آن در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه ضروری است در جهت بهبود کیفیت نظام های آموزشی اقدامات اساسی صورت بگیرد و از هدر رفتن سرمایه های انسانی و مادی جلوگیری شود (بهارلو، 1396). آموزش و پرورش عدالت محور به عنوان عنصر اساسی در تقویت در تقویت فرهنگ عمومی و جامعه پذیر کردن افراد با موازین و هنجارهای عدالت و مهم ترین مولفه در ارتقا و تحقق آن در جامعه است. عدالت اجتماعی به معنای عدالت و برابری در منابع، حقوق و رفتار برای گروه هایی از افزاد که به دلیل مهاجرت، نژاد، قومیت و شرایط اقتصادی و اجتماعی از قدرت برابر در جامعه برخوردار نیستند تعریف شده است. وقتی عدالت اجتماعی در یک نظام آموزشی حاکم باشد، فرهنگ آن جامعه هماهنگ و پایدار خواهد بود و در راستای این فرهنگ هماهنگ توسعه فکری، اقتصادی، سیاسی و آموزشی ایجاد می شود. (Torres-Harding et al.,2014)
عدالت اجتماعی در کلاس به دانش آموزان در ایجاد آگاهی انتقادی و همچنین افزایش حس آگاهی در مورد نابرابری و نیاز به عدالت کمک می کند. این نوع عدالت بر توانمندسازی گروه های حاشیه نشین و محرم از قدرت برابر تاکید می کند و ارتقا آن خود تعیینی، مشارکت اجتماعی و حمایت این گروه را افزایش می دهد (Torres-Harding et al.,2014) رهبران آموزشی از طریق ایجاد اصلاحات در سیاست و رویه و ساختارهای آموزش، نقش موثری در ایجاد عدالت اجتماعی در مدارس ایفا می کند(Shaked., 2019) لذا بررسی مفهوم عدالت اجتماعی و همچنین نقش رهبری آموزشی در ارتقا آن ضروری به نظر می رسد.
|